چنانکه در آیین سعادتمندی غیرت و حمیت از ویژگی آزادگان شمرده شده است؛ عصبیت از جانب شیطان و چشمپوشی و بخشودگی از ویژگی بزرگواران بهحساب آمده است و جدال با کوراندیشان نابخردانه محسوب شده است. در آیین نوعدوستی خیزش برای راستکاری برجسته و خودسری بیخردان نکوهش شده است.
عبادت طریق اتصال بندگان با یکتا خداوند نیرو آفرین میباشد. خواهناخواه نیایشگر با اخلاص در عبودیت به سمت محتوای اذکاری که به زبان میآورد و انگیزهی اعمالی که بهجا میآورد کشانیده میشود. بیشک هنگامی که عبادت با معرفت همراه باشد مسیر برای پارسایان هموارتر میگردد.
در آیین یکتاپرستی درازدستی و چنگاندازی به حقوق دیگران، دروغ، تزویر و ریا و تکبر، برتری خواهی و سودهای شخصی و قومی، انحصارطلبی، جهل و خشکاندیشی و کینهتوزی، بیهودگی و هرزگی راه ندارد. در آیین یکتاپرستی سخن از مهرورزی، حق و درستی و پایداری است. در توحید سخن از خرد و بینشی است که انسان موحّد را از قید ترفند و اغوای دشمن دیرینهی آدمی بازمیدارد و او را به سرچشمه ی خوبیها میکشاند تا به جایگاه پسندیده پروردگارش برساند.
مراقبان راه راستی، درحصار امن الهی به کمبودهای خود مشغولاند و درگیر قصور خویشند؛ از اینرو چون قبحی از دیگران سر میزند ردّ آن را در خود میجویند. مردمان مقید در راستای همسنگی با استعانت از عدل پروردگارشان درستیها را به کار میگیرند تا در پیچیدگیهای مسیر پای در وادی گمراهان نگذارند.
در رسم یکتاپرستی کارگزاران موظَفاند نیازهای شهروندشان را برآورده سازند در صورتیکه به داراییهای مردم دست اندازند بیشک روش یکتاپرستی را وارونه نمودهاند و از گستره ی یکتاپرستی بیرون میباشند. در آیین سخاوتمندان تأکید شده است که دارایی مردمان راکد نباشد.
پیروان سلک یکتاپرستی به آنچه یکتا صاحب اختیار هستی برای ایشان میپسندد گمان نیک دارند و تا زمانی که شایستهتر از آنها بر مقامی هست او را بر خویشتن برتری میدهند؛ اگر چنین نباشند راه اهریمن طرید دستگاه خداوندی را برگزیده و خویشتن را از حلقهی یکتاپرستی بیرون ساختهاند.
در توحید رهایی جستن از سپاه اهریمن و همراهی با مقرّبان الهی است. به طور قطع برای سیر در راه کمال، رهرو نیازمند سراجی است که دنبالهی راه را روشنایی بخشد؛ پیشوا و راهنما در این گذرگاه، کلام خداوند یکتا و روشنگران حقیقت این کلاماند. مبینان کلام الهی در بندگی پروردگار بر همهی آفریدگانش پیشی گرفتهاند؛ بهگونهای آفریدگارشان را بندگی کردهاند که رنگ خداوندی به خود گرفتهاند. مردمان را به سمتی میخوانند که خود در آن گداختهاند؛ به کاری فرانمیخوانند مگر به آن عمل کرده باشند و از کاری باز نمیدارند مگر خود از آن دوری جستهاند؛ چنان پروردگار آدمیان را میشناسانند که گویی او را میبینند.
پیشوا در آیین یکتاپرستی؛ مردمان را از بیهودگی جدا می سازد و در دعوت مردمان به سوی درستی از خودشان مهربانتر است؛ از چیزی که ندیده است سخن نمیگوید.
درباره این سایت